چگونه یک هنرمند مانگا بمانیم

در این مصاحبه از آقای واتارو آکاشینگو پرسیدم که چگونه مانگا می کشد و چگونه زمان و شرایط بدنی خود را به عنوان یک هنرمند مدیریت می کند. اطلاعاتی در مورد نحوه ترسیم مانگا در کتاب ها و در اینترنت وجود دارد، اما اطلاعات زیادی در مورد نحوه طراحی مانگا توسط هنرمندان واقعی مانگا در دست نیست. او دستورالعمل های خاصی را در مورد نحوه ترسیم یک مانگا و نحوه ایجاد یک خط داستانی به ما داد. همچنین به ما از چگونگی مدیریت زمان و شرایط بدنی خود بازگو کرد که مطمئنا برای همه علاقه‌مندان مفید خواهد بود.

میدانم که به دانشگاه هنر رفتید. آیا در دوران تحصیل نحوه کشیدن مانگا را یاد گرفتید؟

دیدگاه اولیه را در دانشگاه هنر یاد گرفتم، اما اساساً خودآموز هستم. آن زمان این مقدار دوره‌ها و اطلاعات اینترنتی وجود نداشت، بنابراین من مجبور بودم که از کتاب‌هایی که در فروشگاه‌های لوازم هنری فروخته می‌شد در مورد نحوه ترسیم مانگااستفاده کنم و آموزش ببینم. با این حال، خواندن کتاب محدودیت‌هایی داشت، بنابراین در نهایت احساس کردم چاره‌ای جز طراحی و تمرین ندارم.

شنیده ام که یکی از راه های تمرین کشیدن مانگا کپی کردن مانگا است، آیا شما هم این کار را انجام دادید؟

بله، من هنوز هر از گاهی کپی می کنم. بعد از اتمام کار کپی کردن، مانگای اصلی، کپی خودم و و کارهای گذشته‌ام را سعی می کنم با هم مقایسه و مطالعه ‌کنم .

متوجه‌ام‌. بنابراین، کپی کردن پایان فرآیند ترسیم نیست.

چون به تدریج از روی عادت شروع به کشیدن می‌کنم فکر می‌کنم باید مراقب باشم. سعی می کنم از روی عادت نقاشی نکنم و همیشه حواسم به چیزهای جدید باشد.

مراحل طراحی مانگا

راستی، روند کشیدن مانگا به چه صورت است؟

من یک ایده تقریبی از ساختار کار در ذهنم دارم و سپس به طور تقریبی طرح بندی کادر و دیالوگ را ترسیم می کنم. وقتی به نقطه ای می رسم که افزودن سطرهای بیشتر خواندن آن را سخت می کند، لحظه ای وقت می گذارم و یک بار دیگر به آن نگاه می کنم. سپس قطعاتی که به نظرم جالب نیست را حذف می کنم.

متوجه‌ام‌. آیا از زمانی که نقاشی را شروع کردید به این روش برای مانگا استفاده؟

نه، من مدت زیادی است که به روش خودم کار می کنم و این راهی است که در نهایت به آن رسیدم. البته فکر می‌کنم راه‌های زیادی برای ایجاد آن وجود دارد، اما فکر نمی‌کنم هیچ‌کدام از آن‌ها اشتباه باشند، بنابراین باید راهی را پیدا کنید که برای شما مفید باشد. فقط می توانم بگویم که این موضوع واقعاً به شخص بستگی دارد.

مانگا

بنابراین رویکرد فعلی نتیجه آزمون و خطا است. اتفاقاً من احساس می‌کنم شخصیت‌های آثار شما جذاب هستند، اما آیا قوانینی برای خلق شخصیت دارید؟

اگر موضوع باشد،من سعی میکنم کاراکترم کمترین نزدیکی را یا قهرمانان را یج در آن موضوع را داشته باشد. به عنوان مثال، فکر می کنم که بسیاری از Vtuber ها شخصیت های دختر زیبایی هستند، بنابراین برای شخصیت آواتارم را از یک "پیرمرد" استفاده می کنم.

که اینطور. بنابراین شما یک شکاف ایجاد می کنید.

با این حال، فکر می کنم انجام این کار با مانگای داستانی کمی سخت تر است. این روش برای مانگا کمدی مناسب است.

یادداشت:از مانگا داستانی - تعریف روشنی وجود ندارد، اما گفته می‌شود مانگای که حجم کافی برای صفحه های زیاد و داستان‌های جدی را در مقایسه با مانگا کمدی دارد.

راستی، در مورد جلوه های بصری شخصیت هایتان چه در نظر دارید؟

همان طور که اغلب گفته می شود، من به شدت در مورد سیلوئت (Silhouette) آگاه هستم. موها را متمایز کنید، اکسسوری کنید، و غیره. در یک مانگای سیاه و سفید، فکر میکنم این کار یک عنصر بسیار مهم است. همچنین، من اغلب از این ایده شخصیت تا حدودی "شبیه" استفاده می کنم . به عنوان مثال، یک شخصیت شبیه راکون اس یا چیزهایی مثل این.

شما همچنین کاراکتر ها را از نظر رنگ متمایز می‌کنید.

دقیقا. به عنوان مثال، رنگ قرمز تصویری از شخصیت اقراق شده دارد.

امممم، ترجیح می‌دهم شخصیت‌ها را تا جایی که ممکن است از هم جدا کنم تا با هم تداخل نداشته باشند، اما زیاد هم برایم مهم نیست.

 مانگا

چگونه یک داستان بسازیم

در مرحله بعد، در مورد نحوه ایجاد داستان ها بگویید. چگونه برای داستان های خود الهام می گیرید؟

من معمولاً زمانی که در حال پیاده روی هستم به این موضوع فکر می کنم. زمانی که در دوره شاگردی بودم، کتاب‌های زیادی در مورد چگونگی ساخت آن‌ها خواندم. احساس می‌کنم یاد گرفته‌ام که چگونه ترکیب‌بندی‌ها و الگوها را خلق کنم. در واقع آن‌ها را ترسیم کرده‌ام و برخی از الگوهای مناسب را درک کرده‌ام.

مثلاً چه نوع الگوهایی دارید؟

فکر می کنم یکی از الگوها قرار دادن موضوعات تکان دهنده در صفحه اول است. در دو صفحه بعدی، قرار است گسترش داده شود و سپس در صفحه آخر روندی معکوس داشته باشد.

 

نحوه مدیریت زمان و شرایط فیزیکی

به من بگویید چگونه زمان و شرایط بدنی خود را به عنوان یک هنرمند مانگا مدیریت می کنید. وقتی با هنرمندان صحبت می کنم، اغلب می شنوم که آنها تمایل دارند به جای روزها ، شب ها کار کنند. چگونه چنین مسائلی را مدیریت می کنید؟

زمانی بود که روزها و شب هایم را کاملاً برعکس کرده بودم. این وضعیت سلامت جسمی و روحی من را به خطر انداخته بود برای همبن آن را اصلاح کردم زیرا فکر می کردم تهدیدی برای زندگی ام است. اکنون معمولاً ساعت 12:00 برای خواب آماده می شوم و حدود ساعت 7:00 از خواب بیدار می شوم.

وقتی شب خوب نمی خوابید یا سلامت روحیتان چندان خوب نیست، آیا این در مانگای شما منعکس می شود؟

البته که اینطور است. زمانی که حالم خوب نیست، وضعیت کاملاً غیرقابل کنترل است و کاملا میبینم که اثرگزار است، حتی برای بعضی وقتها از طریق کارم متوجه ناراحتی و اضطراب خودم می شوم. بنابراین معتقدم که باید مراقبت از وضعیت جسمانی ام را به عنوان بخشی از کارم در نظر بگیرم.

کنترل ذهنی نیز در خلق یک اثر هنری مهم است. آیا روشی مختص به خود را برای تجدید قوا یا تغییر وضعت دارید؟

پیاده روی می کنم و دوش می گیرم و از بعضی سرگرمی ها لذت می برم.

وقتی قلمت پیش نمی رود چیکار میکنی؟

در واقع، آنقدرها هم اتفاق نمی افتد. مواقعی هست که عمداً خودم را مجبور به استراحت می کنم، اما غیر از آن، اساساً به جز خوردن و خوابیدن، نقاشی می کشم.

آیا شما هم فقط روزهای کاری و اداری هفته کار می کنید؟

بله، من همیشه از دوشنبه تا جمعه، گاهی در روزهای شنبه و یکشنبه نیز وسوسه می‌شوم که این کار را انجام دهم، اما وقتی تعطلات آخر هفته‌ها این کار می‌کنم احساس میکنم به لبه حد توان خود می‌رسم. وقتی احساس می‌کنم در تنگنا هستم، خودم را مجبور می کنم از نقاشی دست بکشم، تا از این شرایط خارج شوم.

که اینطور، وقتی در حال نقاشی هستید چه احساسی دارید؟ آیا احساس می کنید در آن جذب شده اید؟

صادقانه بگویم، فقط زمان محدودی وجود دارد که می توانم بگویم جذب طراحی شدام . شاید یک ساعت در روز. اما خود پروسه کشیدن مانگا کار سختی است و گاهی مرا حتی عصبانی می کند.

مانگا

آیا این عصبانیت متوجه خودت است؟

فکر می‌کنم با خودم مخالف هستم که روی این طرح انقدر کار می‌کنم. اغلب تعجب می‌کنم که چرا اینقدر طول می‌کشد، یا با خودم فکر می‌کنم، «باید این کار را می‌کردم یا آن کار» . مواقعی هم هست که من فقط می خواهم عصبانی باشم، مثل اینکه عصبانی هستم چون می خواهم عصبانی باشم. در آن مواقع، به پیاده روی می روم.

من گاهی با نگاه کردن به هنرمندان مانگا احساس می‌کنم که کشیدن مانگا یک تقابل با خود است، بنابراین از نظر ذهنی مضر است.

فکر می کنم هر چه جدی تر باشید، بیشتر خودتان را دیوانه خواهید کرد. فکر می کنم برای چنین افرادی مهم است که همه چیز را عوض کنند و حواسشان باشد که در درون خود نمانند.

از صحبت ارزشمندتان بسیار متشکرم، آقای واتارو آکاشینگو/ واتارو آکاشینگو سنسی!

Powered by Froala Editor

گالری
دیدگاه